معرفی انجمن مددکاری امام زمان (عج)
حدود 46 سال پيش (سال 1348 هـ.ش)، جمعي از خيرانديشان جامعه مذهبي شهر تاريخي اصفهان بر آن شدند كه فرزندان فاقد پدر در محلهشان را بطرق مختلف و پنهاني حمايت مالي و تداركاتي نمايند. بدين نحو كه اگر پدر به هر جهت دار فاني را وداع نمايد و بازماندگانش از پشتوانه مادي و اقتصادي خوبي برخوردار نباشند، جبر روزگار، دستشان را به سوي ديگران دراز ننمايد و خداي ناكرده به انحراف نكشاند. با اين طرز تفكر و توكل به خداي قادر متعال، اقدام به امر خطيري در راستاي كمك به ايتام نيازمند نمودند.
از محاسن برجسته مؤمنين، سرپرستي ايتام و محبت به آنان است، وجود يتيمان در هر جامعه اي غير قابل اجتناب است زيرا هيچ جامعهاي خالي از حوادث نيست، به ويژه در جامعه اسلامي كه جهاد و دفاع از اهم واجبات است، بدين جهت دين مقدس اسلام مسئله ايتام را به عنوان يك مسئله اساسي و مهم مطرح كرده و مسلمانان را نسبت به سرنوشت آنان از جميع جهات (اقتصادي، عاطفي، آموزشي و تربيتي و…) مسئول دانسته است .
خدا ار به حكمت ببندد دري ز رحمت گشايد در ديگري
آري از روزي كه آن گروه خير انديش جامعه مذهبي اصفهان به فكر افتاد تا چهره هاي معصوم اطفال يتيم و خانوادههاي محروم از وجود پدر، در آزمون الهي ، دوران نوجواني را سرفرازانه طي طريق نمايند، چهل و پنج سال ميگذرد. در آن روزها خانواده هاي پدر از دست داده و نور چشمان يتيمشان چشم به راهي دوخته بودند كه انتهاي نامعلومي داشت. تمام وجودشان لبريز از انتظار بود كه با تمام مشكلات زندگي، نبود پدر را احساس ميكردند. مادران در فكر تهيه قوت لايموت بودند تا فرزندان دلبند خود را از مرگ نجات دهند و فرزندان دور مانده از محبت پدري ، چشم به چهره مادري دوخته بودند كه براي امرار حداقل معاش آنان راهي پيدا كند.
آنان چه گناهي كرده بودند كه با چنين وضعيتي مواجه گشتند؟ آيا چرخ گردون روزگار در پديد آوردن اين وضعيت مقصّر است؟ آيا پدر و سرپرست بيچاره خانواده به ميل خود دست از اين زندگي كشيده است؟ آيا نعوذبالله خداوند منّان بر اين چنين خانواده ها غضب روا داشته است؟ بر هيچ يك از اين چراها و سوالهاي مشابه ديگر، پاسخ مثبتي وجود ندارد بلكه نظام هستي بر اين پايه استوار بوده كه هر كس در مقطعي از زمان، كاسه عمرش لبريز شده، دنياي فاني را ترك نموده و به ديار ديگري سفر نمايد، پس در اين حالت تكليف چيست؟ خانواده محروم از پدر هم بايد ناخواسته ترك دنيا كرده و تسليم مرگ گردند؟ كدامين عقل سالم و وجدان آگاهي بر اين عقيده صحّه ميگذارد؟ مگر فررندان امروز نبايد آينده سازان جامعه فردا باشند؟ مگر چرخ صنعت فرداي كشور نبايد با دستان توانمند اين فرزندان به چرخش درآيد؟ پس براي يتيمان چه بايد كرد؟ آيا نشستن و دور ماندن از فكر اين قشر جامعه و تنها چشم به لطف خداوند دوختن چاره ساز است؟ آيا اگر هر فرد جامعه بار مسئوليت را از دوش خود خالي نموده و بر دوش ديگري محول نمايد، مشكل فرزندان يتيم و مسائل فراوان اطراف آنان مرتفع ميگردد؟
اين سوالات و پرسشهاي بي شمار ديگري را كه مطرح بود، بار سنگين مسئوليت ديني، اخلاقي و وجداني گروهي از خيّرين و نيك انديشان اين شهر تاريخي مذهبي فكري را به جنبش درآورد و آنان را به حركت وا داشت. آنان احساس كردند كه ديگر تأمل جايز نيست و بايد تدبيري انديشيد كه بار معضل زمين مانده، از جاي برداشته شده و به گذر از راهي مستمر مبدل گردد. حضور فعال روحانيت دلسوز و از خودگذشته و رهنمودهاي ديني و اخلاقي آنان پشتوانه ارزشمندي گرديد در پشتيباني از اين افراد خيرانديش در مسيري كه نطفه آن منعقد گشته و فكر ايجاد آن شكل گرفته بود، با نشست ها و جلسات متعددي كه تشكيل دادند كم كم اين تفكر به عمل نزديك شد، لذا اين گروه دلسوز تصميم گرفتند كه مركزي را ايجاد نموده و براي پاسخ گويي به نيازهاي روزمره خانواده هاي محروم از نعمت پدر و فرزندان يتيم، پايگاه ثابتي را پديد آورند.
اجراي اين عمل در مقام گفتاري و نوشتاري كاري است بسيار ساده و قابل اجرا، ليكن آنگاه كه مرحله اجرا به ميان آيد، مشكلات، سختي ها و مسائلي مطرح ميگردد كه اگر افراد سست ارادهاي در پي آن باشند حتماً موضوع را به فراموشي سپرده و ميدان را ترك خواهند نمود، ليكن اين گروه خير انديش و دلسوز كه درد را با تمام وجود احساس كرده بودند راهي جز درمان آن بر خود نميديدند و لذا با همتي بلند، كمر را بر مقاومت در برابر تمام سختي ها و ناملايمات محكم بسته و قدم بر راهي نهادند كه سالياني متمادي در فكر آن بودند زيرا به اين باور رسيده بودند، كسي كه در هر صبحگاه به امور مسلمين همت نگمارد و در انديشه رفع مشكل آنان نباشد مسلمان نيست.
از فرمايشات پيامبر اكرم (ص): مَنْ اَصْبَحَ لايَهتَمُّ بِاُمورِ المُسْلِمين فَلَيسَ بِمُسْلم (اصول كافي جلد2)
آدرس سایت انجمن مددکاری امام زمان (عج): http://imam-zaman.com